آگاه باشيد آيين پاك از آن خداست و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته اند [به اين بهانه كه] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند نمى پرستيم البته خدا ميان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند داورى خواهد كرد در قيقت خدا آن كسى را كه دروغپرداز ناسپاس است هدايت نمى كند (۳)
آسمانها و زمين را به حق آفريد شب را به روز درمى پيچد و روز را به شب درمى پيچد و آفتاب و ماه را تسخير كرد هر كدام تا مدتى معين روانند آگاه باش كه او همان شكست ناپذير آمرزنده است (۵)
شما را از نفسى واحد آفريد سپس جفتش را از آن قرار داد و براى شما از دامها هشت قسم پديد آورد شما را در شكمهاى مادرانتان آفرينشى پس از آفرينشى [ديگر] در تاريكيهاى سه گانه [م شيمه و رحم و شكم] خلق كرد اين است خدا پروردگار شما فرمانروايى [و حكومت مطلق] از آن اوست خدايى جز او نيست پس چگونه [و كجا از حق] برگردانيده مى شويد (۶)
اگر كفر ورزيد خدا از شما سخت بى نياز است و براى بندگانش كفران را خوش نمى دارد و اگر سپاس داريد آن را براى شما مى پسندد و هيچ بردارنده اى بار [گناه] ديگرى را برنمى دارد آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان است و شما را به آنچه میکرديد خبر خواهد داد كه او به راز دلها داناست (۷)
و چون به انسان آسيبى رسد پروردگارش را در حالى كه به سوى او بازگشت كننده است مى خواند سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا كند آن [مصيبتى] را كه در رفع آن پيشتر به درگاه او دعا میکرد فراموش مى نمايد و براى خدا همتايانى قرار مى دهد تا [خود و ديگران را] از راه او گمراه گرداند بگو به كفرت اندكى برخوردار شو كه تو از اهل آتشى (۸)
[آيا چنين كسى بهتر است] يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مى كند [و] از آخرت مى ترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد بگو آيا كسانى كه مى دانند و كسانى كه نمى دانند يكسانند تنها خردمندانند كه پندپذيرند (۹)
بگو اى بندگان من كه ايمان آورده ايد از پروردگارتان پروا بداريد براى كسانى كه در اين دنيا خوبى كرده اند نيكى خواهد بود و زمين خدا فراخ است بى ترديد شكيبايان پاداش خود را بىحساب [و] به تمام خواهند يافت (۱۰)
پس هر چه را غير از او مى خواهيد بپرستيد [ولى به آنان] بگو زيانكاران در حقيقت كسانى اند كه به خود و كسانشان در روز قيامت زيان رسانده اند آرى اين همان خسران آشكار است (۱۵)
آنها از بالاى سرشان چترهايى از آتش خواهند داشت و از زير پايشان [نيز] طبقهايى [آتشين است] اين [كيفرى] است كه خدا بندگانش را به آن بيم مى دهد اى بندگان من از من بترسيد (۱۶)
ليكن كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند براى ايشان غرفه هايى است كه بالاى آنها غرفه هايى [ديگر] بنا شده است نهرها از زير آن روان است وعده خداست خدا خلاف وعده نمى كند (۲۰)
مگر نديده اى كه خدا از آسمان آبى فرود آورد پس آن را به چشمه هايى كه در [طبقات زيرين] زمين است راه داد آنگاه به وسيله آن كشتزارى را كه رنگهاى آن گوناگون است بيرون مى آورد سپس خشك مى گردد آنگاه آن را زرد مى بينى سپس خاشاكش مى گرداند قطعا در اين [دگرگونيها] براى صاحبان خرد عبرتى است (۲۱)
پس آيا كسى كه خدا سينه اش را براى [پذيرش] اسلام گشاده و [در نتيجه] برخوردار از نورى از جانب پروردگارش مى باشد [همانند فرد تاريكدل است] پس واى بر آنان كه از سخت دلى ياد خدا نمى كنند اينانند كه در گمراهى آشكارند (۲۲)
خدا زيباترين سخن را [به صورت] كتابى متشابه متضمن وعد و وعيد نازل كرده است آنان كه از پروردگارشان مى هراسند پوست بدنشان از آن به لرزه مى افتد سپس پوستشان و دلشان به ياد خدا نرم مى گردد اين است هدايت خدا هر كه را بخواهد به آن راه نمايد و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست (۲۳)
پس آيا آن كس كه [به جاى دستها] با چهره خود گزند عذاب را روز قيامت دفع مى كند [مانند كسى است كه از عذاب ايمن است] و به ستمگران گفته مى شود آنچه را كه دستاوردتان بوده است بچشيد (۲۴)
خدا مثلى زده است مردى است كه چند خواجه ناسازگار در [مالكيت] او شركت دارند [و هر يك او را به كارى مى گمارند] و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است آيا اين دو در مثل يكسانند سپاس خداى را [نه] بلكه بيشترشان نمى دانند (۲۹)
و اگر از آنها بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را خلق كرده قطعا خواهند گفت خدا بگو [هان] چه تصور مى كنيد اگر خدا بخواهد صدمه اى به من برساند آيا آنچه را به جاى خدا مى خوانيد مى توانند صدمه او را برطرف كنند يا اگر او رحمتى براى من اراده كند آيا آنها مى توانند رحمتش را بازدارند بگو خدا مرا بس است اهل توكل تنها بر او توكل مى كنند (۳۸)
ما اين كتاب را براى [رهبرى] مردم به حق بر تو فروفرستاديم پس هر كس هدايت شود به سود خود اوست و هر كس بيراهه رود تنها به زيان خودش گمراه مى شود و تو بر آنها وكيل نيستى (۴۱)
خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مى ستاند و [نيز] روحى را كه در [موقع] خوابش نمرده است [قبض مى كند] پس آن [نفسى] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مى دارد و آن ديگر [نفسها] را تا هنگامى معين [به سوى زندگى دنيا] بازپس مى فرستد قطعا در اين [امر] براى مردمى كه مى انديشند نشانه هايى [از قدرت خدا]ست (۴۲)
و اگر آنچه در زمين است يكسره براى كسانى كه ظلم كرده اند باشد و نظيرش [نيز] با آن باشد قطعا [همه] آن را براى رهايى خودشان از سختى عذاب روز قيامت خواهند داد و آنچه تصور[ش را] نمیکردند از جانب خدا بر ايشان آشكار مى گردد (۴۷)
و چون انسان را آسيبى رسد ما را فرا مى خواند سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا كنيم مى گويد تنها آن را به دانش خود يافته ام نه چنان استبلكه آن آزمايشى است ولى بيشترشان نمى دانند (۴۹)
تا [آنكه] كيفر آنچه مرتكب شده بودند بديشان رسيد و كسانى از اين [گروه] كه ستم كرده اند به زودى نتايجسوء آنچه مرتكب شده اند بديشان خواهد رسيد و آنان درمانده كننده [ما] نيستند (۵۱)
بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده روى روا داشته ايد از رحمت خدا نوميد مشويد در حقيقت خدا همه گناهان را مى آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است (۵۳)
و پيش از آنكه به طور ناگهانى و در حالى كه حدس نمى زنيد شما را عذاب دررسد نيكوترين چيزى را كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل آمده است پيروى كنيد (۵۵)
و خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناخته اند و حال آنكه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت] اوست و آسمانها در پيچيده به دست اوست او منزه است و برتر است از آنچه [با وى] شريك مى گردانند (۶۷)
و در صور دميده مى شود پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بيهوش درمى افتد مگر كسى كه خدا بخواهد سپس بار ديگر در آن دميده مى شود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده مى نگرند (۶۸)
و زمين به نور پروردگارش روشن گردد و كارنامه [اعمال در ميان] نهاده شود و پيامبران و شاهدان را بياورند و ميانشان به حق داورى گردد و مورد ستم قرار نگيرند (۶۹)
و كسانى كه كافر شده اند گروه گروه به سوى جهنم رانده شوند تا چون بدان رسند درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گويند مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به ديدار چنين روزى شما را هشدار دهند گويند چرا ولى فرمان عذاب بر كافران واجب آمد (۷۱)
و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشته اند گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند تا چون بدان رسند و درهاى آن [به رويشان] گشوده گردد و نگهبانان آن به ايشان گويند سلام بر شما خوش آمديد در آن درآييد [و] جاودانه [بمانيد] (۷۳)
و گويند سپاس خدايى را كه وعده اش را بر ما راست گردانيد و سرزمين [بهشت] را به ما ميراث داد از هر جاى آن باغ [پهناور] كه بخواهيم جاى مى گزينيم چه نيك است پاداش عملكنندگان (۷۴)
و فرشتگان را مى بينى كه پيرامون عرش به ستايش پروردگار خود تسبيح مى گويند و ميانشان به حق داورى مى گردد و گفته مى شود سپاس ويژه پروردگار جهانيان است (۷۵)