آيا براى مردم شگفت آور است كه به مردى از خودشان وحى كرديم كه مردم را بيم ده و به كسانى كه ايمان آورده اند مژده ده كه براى آنان نزد پروردگارشان سابقه نيك است كافران گفتند اين [مرد] قطعا افسونگرى آشكار است (۲)
پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد سپس بر عرش استيلا يافت كار [آفرينش] را تدبير مى كند شفاعتگرى جز پس از اذن او نيست اين است خدا پروردگار شما پس او را بپرستيد آيا پند نمى گيريد (۳)
بازگشت همه شما به سوى اوست وعده خدا حق است هموست كه آفرينش را آغاز مى كند سپس آن را باز مى گرداند تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند به عدالت پاداش دهد و كسانى كه كفر ورزيده اند به سزاى كفرشان شربتى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت (۴)
اوست كسى كه خورشيد را روشنايى بخشيد و ماه را تابان كرد و براى آن منزلهايى معين كرد تا شماره سالها و حساب را بدانيد خدا اينها را جز به حق نيافريده است نشانه ها[ى خود] را براى گروهى كه مى دانند به روشنى بيان مى كند (۵)
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند پروردگارشان به پاس ايمانشان آنان را هدايت مى كند به باغهاى [پر ناز و] نعمت كه از زير [پاى] آنان نهرها روان خواهد بود [در خواهند آمد] (۹)
نيايش آنان در آنجا سبحانك اللهم [=خدايا تو پاك و منزهى] و درودشان در آنجا سلام است و پايان نيايش آنان اين است كه الحمد لله رب العالمين [=ستايش ويژه پروردگار جهانيان است] (۱۰)
و اگر خدا براى مردم به همان شتاب كه آنان در كار خير مىطلبند در رساندن بلا به آنها شتاب مى نمود قطعا اجلشان فرا مى رسيد پس كسانى را كه به ديدار ما اميد ندارند در طغيانشان رها مى كنيم تا سرگردان بمانند (۱۱)
و چون انسان را آسيبى رسد ما را به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده مى خواند و چون گرفتاريش را برطرف كنيم چنان مى رود كه گويى ما را براى گرفتاريى كه به او رسيده نخوانده است اين گونه براى اسرافكاران آنچه انجام مى دادند زينت داده شده است (۱۲)
و قطعا نسلهاى پيش از شما را هنگامى كه ستم كردند به هلاكت رسانديم و پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند و[لى] بر آن نبودند كه ايمان بياورند اين گونه مردم بزهكار را جزا مى دهيم (۱۳)
و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود آنانكه به ديدار ما اميد ندارند مى گويند قرآن ديگرى جز اين بياور يا آن را عوض كن بگو مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم جز آنچه را كه به من وحى مى شود پيروى نمى كنم اگر پروردگارم را نافرمانى كنم از عذاب روزى بزرگ مى ترسم (۱۵)
بگو اگر خدا مى خواست آن را بر شما نمى خواندم و [خدا] شما را بدان آگاه نمى گردانيد قطعا پيش از [آوردن] آن روزگارى در ميان شما به سر برده ام آيا فكر نمى كنيد (۱۶)
و به جاى خدا چيزهايى را مى پرستند كه نه به آنان زيان مى رساند و نه به آنان سود مى دهد و مى گويند اينها نزد خدا شفاعتگران ما هستند بگو آيا خدا را به چيزى كه در آسمانها و در زمين نمى داند آگاه مى گردانيد او پاك و برتر است از آنچه [با وى] شريك مى سازند (۱۸)
و مردم جز يك امت نبودند پس اختلاف پيدا كردند و اگر وعده اى از جانب پروردگارت مقرر نگشته بود قطعا در آنچه بر سر آن با هم اختلاف مى كنند ميانشان داورى مى شد (۱۹)
و چون مردم را پس از آسيبى كه به ايشان رسيده است رحمتى بچشانيم بناگاه آنان را در آيات ما نيرنگى است بگو نيرنگ خدا سريعتر است در حقيقت فرستادگان [=فرشتگان] ما آنچه نيرنگ مى كنيد مى نويسند (۲۱)
او كسى است كه شما را در خشكى و دريا مى گرداند تا وقتى كه در كشتيها باشيد و آنها با بادى خوش آنان را ببر ند و ايشان بدان شاد شوند [بناگاه] بادى سخت بر آنها وزد و موج از هر طرف بر ايشان تازد و يقين كنند كه در محاصره افتاده اند در آن حال خدا را پاكدلانه مى خوانند كه اگر ما را از اين [ورطه] بر هانى قطعا از سپاسگزاران خواهيم شد (۲۲)
پس چون آنان را رهانيد ناگهان در زمين بناحق سركشى مى كنند اى مردم سركشى شما فقط به زيان خود شماست شما بهره زندگى دنيا را [مىطلبيد] سپس بازگشت شما به سوى ما خواهد بود پس شما را از آنچه انجام مى داديد باخبر خواهيم كرد (۲۳)
در حقيقت مثل زندگى دنيا بسان آبى است كه آن را از آسمان فرو ريختيم پس گياه زمين از آنچه مردم و دامها مى خورند با آن درآميخت تا آنگاه كه زمين پيرايه خود را برگرفت و آراسته گرديد و اهل آن پنداشتند كه آنان بر آن قدرت دارند شبى يا روزى فرمان [ويرانى] ما آمد و آن را چنان در ويده كرديم كه گويى ديروز وجود نداشته است اين گونه نشانه ها[ى خود] را براى مردمى كه انديشه مى كنند به روشنى بيان مى كنيم (۲۴)
براى كسانى كه كار نيكو كرده اند نيكويى [بهشت] و زياده [بر آن] است چهره هايشان را غبارى و ذلتى نمى پوشاند اينان اهل بهشتند [و] در آن جاودانه خواهند بود (۲۶)
و كسانى كه مرتكب بديها شده اند [بدانند كه] جزاى [هر] بدى مانند آن است و خوارى آنان را فرو مى گيرد در مقابل خدا هيچ حمايتگرى براى ايشان نيست گويى چهره هايشان با پاره اى از شب تار پوشيده شده است آنان همدم آتشند كه در آن جاودانه خواهند بود (۲۷)
و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را گرد مى آوريم آنگاه به كسانى كه شرك ورزيده اند مى گوييم شما و شريكانتان بر جاى خود باشيد پس ميان آنها جدايى مى افكنيم و شريكان آنان مى گويند در حقيقت شما ما را نمى پرستيديد (۲۸)
آنجاست كه هر كسى آنچه را از پيش فرستاده است مى آزمايد و به سوى خدا مولاى حقيقى خود بازگردانيده مى شوند و آنچه به دروغ برمى ساخته اند از دستشان به در مى رود (۳۰)
بگو كيست كه از آسمان و زمين به شما روزى مى بخشد يا كيست كه حاكم بر گوشها و ديدگان است و كيست كه زنده را از مرده بيرون مى آورد و مرده را از زنده خارج مى سازد و كيست كه كارها را تدبير مى كند خواهند گفت خدا پس بگو آيا پروا نمى كنيد (۳۱)
بگو آيا از شريكان شما كسى هست كه آفرينش را آغاز كند و سپس آن را برگرداند بگو خداست كه آفرينش را آغاز مى كند و باز آن را برمى گرداند پس چگونه [از حق] بازگردانيده مى شويد (۳۴)
بگو آيا از شريكان شما كسى هست كه به سوى حق رهبرى كند بگو خداست كه به سوى حق رهبرى مى كند پس آيا كسى كه به سوى حق رهبرى مى كند سزاوارتر است مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمى نمايد مگر آنكه [خود] هدايت شود شما را چه شده چگونه داورى مى كنيد (۳۵)
و چنان نيست كه اين قرآن از جانب غير خدا [و] به دروغ ساخته شده باشد بلكه تصديق [كننده] آنچه پيش از آن است مى باشد و توضيحى از آن كتاب است كه در آن ترديدى نيست [و] از پروردگار جهانيان است (۳۷)
بلكه چيزى را دروغ شمردند كه به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تاويل آن برايشان نيامده است كسانى [هم] كه پيش از آنان بودند همين گونه [پيامبرانشان را] تكذيب كردند پس بنگر كه فرجام ستمگران چگونه بوده است (۳۹)
و اگر تو را تكذيب كردند بگو عمل من به من اختصاص دارد و عمل شما به شما اختصاص دارد شما از آنچه من انجام مى دهم غير مسؤوليد و من از آنچه شما انجام نمى دهيد غير مسؤولم (۴۱)
و روزى كه آنان را گرد مى آورد گويى جز به اندازه ساعتى از روز درنگ نكرده اند با هم اظهار آشنايى مى كنند قطعا كسانى كه ديدار خدا را دروغ شمردند زيان كردند و [به حقيقت] راه نيافتند (۴۵)
و اگر پاره اى از آنچه را كه به آنان وعده مى دهيم به تو بنمايانيم يا تو را بميرانيم [در هر دو صورت] بازگشتشان به سوى ماست سپس خدا بر آنچه مى كنند گواه است (۴۶)
بگو براى خود زيان و سودى در اختيار ندارم مگر آنچه را كه خدا بخواهد هر امتى را زمانى [محدود] است آنگاه كه زمانشان به سر رسد پس نه ساعتى [از آن] تاخير كنند و نه پيشى گيرند (۴۹)
و اگر براى هر كسى كه ستم كرده است آنچه در زمين است مى بود قطعا آن را براى [خلاصى و] بازخريد خود مى داد و چون عذاب را ببينند پشيمانى خود را پنهان دارند و ميان آنان به عدالت داورى شود و بر ايشان ستم نرود (۵۴)
بگو به من خبر دهيد آنچه از روزى كه خدا براى شما فرود آورده [چرا] بخشى از آن را حرام و [بخشى را] حلال گردانيده ايد بگو آيا خدا به شما اجازه داده يا بر خدا دروغ مى بنديد (۵۹)
و در هيچ كارى نباشى و از سوى او [=خدا] هيچ [آيه اى] از قرآن نخوانى و هيچ كارى نكنيد مگر اينكه ما بر شما گواه باشيم آنگاه كه بدان مبادرت مى ورزيد و هموزن ذره اى نه در زمين و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نيست و نه كوچكتر و نه بزرگتر از آن چيزى نيست مگر اينكه در كتابى روشن [درج شده] است (۶۱)
آگاه باش كه هر كه [و هر چه] در آسمانها و هر كه [و هر چه] در زمين است از آن خداست و كسانى كه غير از خدا شريكانى را مى خوانند [از آنها] پيروى نمى كنند اينان جز از گمان پيروى نمى كنند و جز گمان نمى برند (۶۶)
گفتند خدا فرزندى براى خود اختيار كرده است منزه است او او بى نياز است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست شما را بر اين [ادعا] حجتى نيست آيا چيزى را كه نمیدانید به دروغ بر خدا مى بنديد (۶۸)
و خبر نوح را بر آنان بخوان آنگاه كه به قوم خود گفت اى قوم من اگر ماندن من [در ميان شما] و اندرز دادن من به آيات خدا بر شما گران آمده است [بدانيد كه من] بر خدا توكل كرده ام پس [در] كارتان با شريكان خود همداستان شويد تا كارتان بر شما ملتبس ننمايد سپس در باره من تصميم بگيريد و مهلتم ندهيد (۷۱)
پس او را تكذيب كردند آنگاه وى را با كسانى كه در كشتى همراه او بودند نجات داديم و آنان را جانشين [تبهكاران] ساختيم و كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق كرديم پس بنگر كه فرجام بيم داده شدگان چگونه بود (۷۳)
آنگاه پس از وى رسولانى را به سوى قومشان برانگيختيم و آنان دلايل آشكار برايشان آوردند ولى ايشان بر آن نبودند كه به چيزى كه قبلا آن را دروغ شمرده بودند ايمان بياورند اين گونه ما بر دلهاى تجاوزكاران مهر مى نهيم (۷۴)
گفتند آيا به سوى ما آمده اى تا ما را از شيوه اى كه پدرانمان را بر آن يافته ايم بازگردانى و بزرگى در اين سرزمين براى شما دو تن باشد ما به شما دو تن ايمان نداريم (۷۸)
سرانجام كسى به موسى ايمان نياورد مگر فرزندانى از قوم وى در حالى كه بيم داشتند از آنكه مبادا فرعون و سران آنها ايشان را آزار رسانند و در حقيقت فرعون در آن سرزمين برترىجوى و از اسرافكاران بود (۸۳)
و به موسى و برادرش وحى كرديم كه شما دو تن براى قوم خود در مصر خانه هايى ترتيب دهيد و سراهايتان را رو به روى هم قرار دهيد و نماز برپا داريد و مؤمنان را مژده ده (۸۷)
و موسى گفت پروردگارا تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنيا زيور و اموال داده اى پروردگارا تا [خلق را] از راه تو گمراه كنند پروردگارا اموالشان را نابود كن و آنان را دلسخت گردان كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند (۸۸)
و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم پس فرعون و سپاهيانش از روى ستم و تجاوز آنان را دنبال كردند تا وقتى كه در شرف غرق شدن قرار گرفت گفت ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويده اند نيست و من از تسليم شدگانم (۹۰)
پس امروز تو را با زره [زرين] خودت به بلندى [ساحل] مى افكنيم تا براى كسانى كه از پى تو مى آيند عبرتى باشد و بى گمان بسيارى از مردم از نشانه هاى ما غافلند (۹۲)
به راستى ما فرزندان اسرائيل را در جايگاه[هاى] نيكو منزل داديم و از چيزهاى پاكيزه به آنان روزى بخشيديم پس به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم براى آنان حاصل شد همانا پروردگار تو در روز قيامت در باره آنچه بر سر آن اختلاف میکردند ميانشان داورى خواهد كرد (۹۳)
و اگر از آنچه به سوى تو نازل كرده ايم در ترديدى از كسانى كه پيش از تو كتاب [آسمانى] مى خواندند بپرس قطعا حق از جانب پروردگارت به سوى تو آمده است پس زنهار از ترديدكنندگان مباش (۹۴)
چرا هيچ شهرى نبود كه [اهل آن] ايمان بياورد و ايمانش به حال آن سود بخشد مگر قوم يونس كه وقتى [در آخرين لحظه] ايمان آوردند عذاب رسوايى را در زندگى دنيا از آنان برطرف كرديم و تا چندى آنان را برخوردار ساختيم (۹۸)
بگو اى مردم اگر در دين من ترديد داريد پس [بدانيد كه من] كسانى را كه به جاى خدا مى پرستيد نمى پرستم بلكه خدايى را مى پرستم كه جان شما را مى ستاند و دستور يافته ام كه از مؤمنان باشم (۱۰۴)
و اگر خدا به تو زيانى برساند آن را برطرفكننده اى جز او نيست و اگر براى تو خيرى بخواهد بخشش او را ردكننده اى نيست آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مى رساند و او آمرزنده مهربان است (۱۰۷)
بگو اى مردم حق از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر كه هدايت يابد به سود خويش هدايت مى يابد و هر كه گمراه گردد به زيان خود گمراه مى شود و من بر شما نگهبان نيستم (۱۰۸)