اوست كسى كه از ميان اهل كتاب كسانى را كه كفر ورزيدند در نخستين اخراج [از مدينه] بيرون كرد گمان نمیکرديد كه بيرون روند و خودشان گمان داشتند كه دژهايشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود و[لى] خدا از آنجايى كه تصور نمیکردند بر آنان درآمد و در دلهايشان بيم افكند [به طورى كه] خود به دست خود و دست مؤمنان خانه هاى خود را خراب میکردند پس اى ديدهوران عبرت گيريد (۲)
و آنچه را خدا از آنان به رسم غنيمت عايد پيامبر خود گردانيد [شما براى تصاحب آن] اسب يا شترى بر آن نتاختيد ولى خدا فرستادگانش را بر هر كه بخواهد چيره مى گرداند و خدا بر هر كارى تواناست (۶)
آنچه خدا از [دارايى] ساكنان آن قريه ها عايد پيامبرش گردانيد از آن خدا و از آن پيامبر [او] و متعلق به خويشاوندان نزديك [وى] و يتيمان و بينوايان و درراهماندگان است تا ميان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سخت كيفر است (۷)
[اين غنايم نخست] اختصاص به بينوايان مهاجرى دارد كه از ديارشان و اموالشان رانده شدند خواستار فضل خدا و خشنودى [او] مى باشند و خدا و پيامبرش را يارى مى كنند اينان همان مردم درست كردارند (۸)
و [نيز] كسانى كه قبل از [مهاجران] در [مدينه] جاى گرفته و ايمان آورده اند هر كس را كه به سوى آنان كوچ كرده دوست دارند و نسبت به آنچه به ايشان داده شده است در دلهايشان حسدى نمى يابند و هر چند در خودشان احتياجى [مبرم] باشد آنها را بر خودشان مقدم مى دارند و هر كس از خست نفس خود مصون ماند ايشانند كه رستگارانند (۹)
و [نيز] كسانى كه بعد از آنان [=مهاجران و انصار] آمده اند [و] مى گويند پروردگارا بر ما و بر آن برادرانمان كه در ايمان آوردن بر ما پيشى گرفتند ببخشاى و در دلهايمان نسبت به كسانى كه ايمان آورده اند [هيچ گونه] كينه اى مگذار پروردگارا راستى كه تو رئوف و مهربانى (۱۰)
مگر كسانى را كه به نفاق برخاستند نديدى كه به برادران اهل كتاب خود كه از در كفر درآمده بودند مى گفتند اگر اخراج شديد حتما با شما بيرون خواهيم آمد و بر عليه شما هرگز از كسى فرمان نخواهيم برد و اگر با شما جنگيدند حتما شما را يارى خواهيم كرد و خدا گواهى مى دهد كه قطعا آنان دروغگويانند (۱۱)
اگر [يهود] اخراج شوند آنها با ايشان بيرون نخواهند رفت و اگر با آنان جنگيده شود [منافقان] آنها را يارى نخواهند كرد و اگر ياريشان كنند حتما [در جنگ] پشت خواهند كرد و [ديگر] يارى نيابند (۱۲)
[آنان به صورت] دسته جمعى جز در قريه هايى كه داراى استحكاماتند يا از پشت ديوارها با شما نخواهند جنگيد جنگشان ميان خودشان سخت است آنان را متحد مى پندارى و[لى] دلهايشان پراكنده است زيرا آنان مردمانى اند كه نمى انديشند (۱۴)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا داريد و هر كسى بايد بنگرد كه براى فردا[ى خود] از پيش چه فرستاده است و [باز] از خدا بترسيد در حقيقت خدا به آنچه مى كنيد آگاه است (۱۸)
اگر اين قرآن را بر كوهى فرومى فرستاديم يقينا آن [كوه] را از بيم خدا فروتن [و] از هم پاشيده مى ديدى و اين مثلها را براى مردم مى زنيم باشد كه آنان بينديشند (۲۱)