پيش از اينان قوم نوح و بعد از آنان دسته هاى مخالف [ديگر] به تكذيب پرداختند و هر امتى آهنگ فرستاده خود را كردند تا او را بگيرند و به [وسيله] باطل جدال نمودند تا حقيقت را با آن پايمال كنند پس آنان را فرو گرفتم آيا چگونه بود كيفر من (۵)
كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى كنند و آنها كه پيرامون آنند به سپاس پروردگارشان تسبيح مى گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويده اند طلب آمرزش مى كنند پروردگارا رحمت و دانش [تو بر] هر چيز احاطه دارد كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كرده اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار (۷)
پروردگارا آنان را در باغهاى جاويد كه وعده شان داده اى با هر كه از پدران و همسران و فرزندانشان كه به صلاح آمده اند داخل كن زيرا تو خود ارجمند و حكيمى (۸)
كسانى كه كافر بوده اند مورد ندا قرار مى گيرند كه قطعا دشمنى خدا از دشمنى شما نسبت به همديگر سخت تر است آنگاه كه به سوى ايمان فرا خوانده مى شديد و انكار مى ورزيديد (۱۰)
اين [كيفر] از آن روى براى شماست كه چون خدا به تنهايى خوانده مى شد كفر مى ورزيديد و چون به او شرك آورده مى شد آن را باور میکرديد پس [امروز] فرمان از آن خداى والاى بزرگ است (۱۲)
و آنها را از آن روز قريب[الوقوع] بترسان آنگاه كه جانها به گلوگاه مى رسد در حالى كه اندوه خود را فرو مى خورند براى ستمگران نه يارى است و نه شفاعتگرى كه مورد اطاعت باشد (۱۸)
آيا در زمين نگرديده اند تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آنها [زيسته]اند چگونه بوده است آنها از ايشان نيرومندتر [بوده] و آثار [پايدارترى] در روى زمين [از خود باقى گذاشتند] با اين همه خدا آنان را به كيفر گناهانشان گرفتار كرد و در برابر خدا حمايتگرى نداشتند (۲۱)
اين [كيفر] از آن روى بود كه پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان مى آوردند ولى [آنها] انكار میکردند پس خدا [گريبان] آنها را گرفت زيرا او نيرومند سخت كيفر است (۲۲)
پس وقتى حقيقت را از جانب ما براى آنان آورد گفتند پسران كسانى را كه با او ايمان آورده اند بكشيد و زنانشان را زنده بگذاريد و[لى] نيرنگ كافران جز در گمراهى نيست (۲۵)
و مردى مؤمن از خاندان فرعون كه ايمان خود را نهان مى داشت گفت آيا مردى را مى كشيد كه مى گويد پروردگار من خداست و مسلما براى شما از جانب پروردگارتان دلايل آشكارى آورده و اگر دروغگو باشد دروغش به زيان اوست و اگر راستگو باشد برخى از آنچه به شما وعده مى دهد به شما خواهد رسيد چرا كه خدا كسى را كه افراطكار دروغزن باشد هدايت نمى كند (۲۸)
اى قوم من امروز فرمانروايى از آن شماست [و] در اين سرزمين مسلطيد و[لى] چه كسى ما را از بلاى خدا اگر به ما برسد حمايت خواهد كرد فرعون گفتجز آنچه مى بينم به شما نمى نمايم و شما را جز به راه راست راهبر نيستم (۲۹)
و به يقين يوسف پيش از اين دلايل آشكار براى شما آورد و از آنچه براى شما آورد همواره در ترديد بوديد تا وقتى كه از دنيا رفت گفتيد خدا بعد از او هرگز فرستاده اى را برنخواهد انگيخت اين گونه خدا هر كه را افراطگر شكاك است بى راه مى گذارد (۳۴)
كسانى كه در باره آيات خدا بدون حجتى كه براى آنان آمده باشد مجادله مى كنند [اين ستيزه] در نزد خدا و نزد كسانى كه ايمان آورده اند [مايه] عداوت بزرگى است اين گونه خدا بر دل هر متكبر و زورگويى مهر مى نهد (۳۵)
راههاى [دستيابى به] آسمانها تا از خداى موسى اطلاع حاصل كنم و من او را سخت دروغپرداز مى پندارم و اين گونه براى فرعون زشتى كارش آراسته شد و از راه [راست] بازماند و نيرنگ فرعون جز به تباهى نينجاميد (۳۷)
هر كه بدى كند جز به مانند آن كيفر نمى يابد و هر كه كار شايسته كند چه مرد باشد يا زن در حالى كه ايمان داشته باشد در نتيجه آنان داخل بهشت مى شوند و در آنجا بىحساب روزى مى يابند (۴۰)
و آنگاه كه در آتش شروع به آوردن حجت مى كنند زيردستان به كسانى كه گردنكش بودند مى گويند ما پيرو شما بوديم پس آيا مى توانيد پاره اى از اين آتش را از ما دفع كنيد (۴۷)
در حقيقت آنان كه در باره نشانه هاى خدا بىآنكه حجتى برايشان آمده باشد به مجادله برمى خيزند در دلهايشان جز بزرگنمايى نيست [و] آنان به آن [بزرگى كه آرزويش را دارند] نخواهند رسيد پس به خدا پناه جوى زيرا او خود شنواى بيناست (۵۶)
خدا [همان] كسى است كه شب را براى شما پديد آورد تا در آن آرام گيريد و روز را روشنى بخش [قرار داد] آرى خدا بر مردم بسيار صاحبتفضل است ولى بيشتر مردم سپاس نمى دارند (۶۱)
خدا [همان] كسى است كه زمين را براى شما قرارگاه ساخت و آسمان را بنايى [گردانيد] و شما را صورتگرى كرد و صورتهاى شما را نيكو نمود و از چيزهاى پاكيزه به شما روزى داد اين است خدا پروردگار شما بلندمرتبه و بزرگ است خدا پروردگار جهانيان (۶۴)
اوست [همان] زنده اى كه خدايى جز او نيست پس او را در حالى كه دين [خود] را براى وى بىآلايش گردانيده ايد بخوانيد سپاس[ها همه] ويژه خدا پروردگار جهانيان است (۶۵)
بگو من نهى شده ام از اينكه جز خدا كسانى را كه [شما] مى خوانيد پرستش كنم [آن هم] هنگامى كه از جانب پروردگارم مرا دلايل روشن رسيده باشد و مامورم كه فرمانبر پروردگار جهانيان باشم (۶۶)
او همان كسى است كه شما را از خاكى آفريد سپس از نطفه اى آنگاه از علقه اى و بعد شما را [به صورت] كودكى برمى آورد تا به كمال قوت خود برسيد و تا سالمند شويد و از ميان شما كسى است كه مرگ پيشرس مى يابد و تا [بالاخره] به مدتى كه مقرر است برسيد و اميد كه در انديشه فرو رويد (۶۷)
پس صبر كن كه وعده خدا راست است پس چه پاره اى از آنچه را كه به آنان وعده داده ايم به تو بنمايانيم چه تو را از دنيا ببريم [در هر صورت آنان] به سوى ما بازگردانيده مى شوند (۷۷)
و مسلما پيش از تو فرستادگانى را روانه كرديم برخى از آنان را [ماجرايشان را] بر تو حكايت كرده ايم و برخى از ايشان را بر تو حكايت نكرده ايم و هيچ فرستاده اى را نرسد كه بى اجازه خدا نشانه اى بياورد پس چون فرمان خدا برسد به حق داورى مى شود و آنجاست كه باطلكاران زيان مى كنند (۷۸)
آيا در زمين نگشته اند تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بوده است [آنها به مراتب از حيث تعداد] بيشتر از آنان و [از حيث] نيرو و آثار در روى زمين استوارتر بودند و[لى] آنچه به دست مى آوردند به حالشان سودى نبخشيد (۸۲)
و چون پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند به آن چيز [مختصرى] از دانش كه نزدشان بود خرسند شدند و [سرانجام] آنچه به ريشخند مى گرفتند آنان را فروگرفت (۸۳)
و[لى] هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند ديگر ايمانشان براى آنها سودى نداد سنت خداست كه از [ديرباز] در باره بندگانش چنين جارى شده و آنجاست كه ناباوران زيان كرده اند (۸۵)