[ما] آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق و [تا] زمانى معين نيافريديم و كسانى كه كافر شده اند از آنچه هشدار داده شده اند رويگردانند (۳)
بگو به من خبر دهيد آنچه را به جاى خدا فرا مى خوانيد به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين [را] آفريده يا [مگر] آنان را در [كار] آسمانها مشاركتى است اگر راست مى گوييد كتابى پيش از اين [قرآن] يا بازمانده اى از دانش نزد من آوريد (۴)
يا مى گويند اين [كتاب] را بربافته است بگو اگر آن را بربافته باشم در برابر خدا اختيار چيزى براى من نداريد او آگاه تر است به آنچه [با طعنه] در آن فرو مى رويد گواه بودن او ميان من و شما بس است و اوست آمرزنده مهربان (۸)
بگو من از [ميان] پيامبران نودرآمدى نبودم و نمى دانم با من و با شما چه معامله اى خواهد شد جز آنچه را كه به من وحى مى شود پيروى نمى كنم و من جز هشداردهنده اى آشكار [بيش] نيستم (۹)
بگو به من خبر دهيد اگر اين [قرآن] از نزد خدا باشد و شما بدان كافر شده باشيد و شاهدى از فرزندان اسرائيل به مشابهت آن [با تورات] گواهى داده و ايمان آورده باشد و شما تكبر نموده باشيد [آيا باز هم شما ستمكار نيستيد] البته خدا قوم ستمگر را هدايت نمى كند (۱۰)
و كسانى كه كافر شدند به آنان كه گرويده اند گفتند اگر [اين دين] خوب بود بر ما بدان پيشى نمى گرفتند و چون بدان هدايت نيافته اند به زودى خواهند گفت اين دروغى كهنه است (۱۱)
و [حال آنكه] پيش از آن كتاب موسى راهبر و [مايه] رحمتى بود و اين [قرآن] كتابى است به زبان عربى كه تصديق كننده [آن] است تا كسانى را كه ستم كرده اند هشدار دهد و براى نيكوكاران مژده اى باشد (۱۲)
و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد و باربرداشتن و از شيرگرفتن او سى ماه است تا آنگاه كه به رشد كامل خود برسد و به چهل سال برسد مى گويد پروردگارا بر دلم بيفكن تا نعمتى را كه به من و به پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس گويم و كار شايسته اى انجام دهم كه آن را خوش دارى و فرزندانم را برايم شايسته گردان در حقيقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمانپذيرانم (۱۵)
اينانند كسانى كه بهترين آنچه را انجام داده اند از ايشان خواهيم پذيرفت و از بديهايشان درخواهيم گذشت در [زمره] بهشتيانند [همان] وعده راستى كه بدانان وعده داده مى شده است (۱۶)
و آن كس كه به پدر و مادر خود گويد اف بر شما آيا به من وعده مى دهيد كه زنده خواهم شد و حال آنكه پيش از من نسلها سپرى [و نابود] شدند و آن دو به [درگاه] خدا زارى مى كنند واى بر تو ايمان بياور وعده [و تهديد] خدا حق است و[لى پسر] پاسخ مى دهد اينها جز افسانه هاى گذشتگان نيست (۱۷)
آنان كسانى اند كه گفتار [خدا] عليه ايشان همراه با امتهايى از جنيان و آدميان كه پيش از آنان روزگار به سر بردند به حقيقت پيوست بى گمان آنان زيانكار بودند (۱۸)
و آن روز كه آنهايى را كه كفر ورزيده اند بر آتش عرضه مى دارند [به آنان مى گويند] نعمتهاى پاكيزه خود را در زندگى دنيايتان [خودخواهانه] صرف كرديد و از آنها برخوردار شديد پس امروز به [سزاى] آنكه در زمين بناحق سركشى مى نموديد و به سبب آنكه نافرمانى میکرديد به عذاب خفت[آور] كيفر مى يابيد (۲۰)
و برادر عاديان را به ياد آور آنگاه كه قوم خويش را در ريگستان بيم داد در حالى كه پيش از او و پس از او [نيز] قطعا هشداردهندگانى گذشته بودند كه جز خدا را مپرستيد واقعا من بر شما از عذاب روزى هولناك مى ترسم (۲۱)
پس چون آن [عذاب] را [به صورت] ابرى روىآورنده به سوى واديهاى خود ديدند گفتند اين ابرى است كه بارشدهنده ماست [هود گفت نه] بلكه همان چيزى است كه به شتاب خواستارش بوديد بادى است كه در آن عذابى پر درد [نهفته] است (۲۴)
و به راستى در چيزهايى به آنان امكانات داده بوديم كه به شما در آنها [چنان] امكاناتى نداده ايم و براى آنان گوش و ديده ها و دلهايى [نيرومندتر از شما] قرار داده بوديم و[لى] چون به نشانه هاى خدا انكار ورزيدند [نه] گوششان و نه ديدگانشان و نه دلهايشان به هيچ وجه به دردشان نخورد و آنچه ريشخندش میکردند به سرشان آمد (۲۶)
پس چرا آن كسانى را كه غير از خدا به منزله معبودانى براى تقرب [به خدا] اختيار كرده بودند آنان را يارى نكردند بلكه از دستشان دادند و اين بود دروغ آنان و آنچه برمى بافتند (۲۸)
و چون تنى چند از جن را به سوى تو روانه كرديم كه قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [به يكديگر] گفتند گوش فرا دهيد و چون به انجام رسيد هشداردهنده به سوى قوم خود بازگشتند (۲۹)
گفتند اى قوم ما ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده [و] تصديق كننده [كتابهاى] پيش از خود است و به سوى حق و به سوى راهى راست راهبرى مى كند (۳۰)
مگر ندانسته اند كه آن خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده و در آفريدن آنها درمانده نگرديد مى تواند مردگان را [نيز] زنده كند آرى اوست كه بر همه چيز تواناست (۳۳)
پس همان گونه كه پيامبران نستوه صبر كردند صبر كن و براى آنان شتابزدگى به خرج مده روزى كه آنچه را وعده داده مى شوند بنگرند گويى كه آنان جز ساعتى از روز را [در دنيا] نمانده اند [اين] ابلاغى است پس آيا جز مردم نافرمان هلاكت خواهند يافت (۳۵)